“kanevvluk” و 27 لغت اسکیموها برای برف
اولین بارش برف جزو رؤیاییترین لحظاتی است که میتوان تجربه کرد. هر زمان که برف میبارد ارزش این را دارد که درنگ کنید. اگر در حال قدم زدن باشید و ناگهان بارش برف شروع شود چکار میکنید؟ آیا سرپناهی پیدا میکنید یا توقف میکنید و از شکوه آن لذت میبرید؟
مطمئنم که گزینهٔ دوم را انتخاب میکنید به این معنا که بیرون بایستید و با وجود سردی هوا، هر دانهٔ برف را بر پوست خود احساس کنید.
البته در سرپناه هم میتوانید از دور زیبایی این دانههای پودری سفید را تحسین کنید.
بر اساس شنیدهها به نظر میرسد که زبان اینوئیت اسکیموها 50 کلمه برای برف دارد. بله این امر زیاد شنیده شده است اما واقعیت این است که اسکیموها فقط به زبان اینوئیت صحبت نمیکنند.
زبان اینوئیت از شاخههای خانوادهٔ زبانی اسکیمو-آلیوت است. چنین زبانهایی در گرین لند و کانادا صحبت میشوند. ممکن است بگویید که شنیدهها حقیقت دارند درسته؟
یکی از دلایلی که در این زبانها، صد واژه برای برف وجود دارد به خاطر چندترکیبی است. چندترکیبی به این معناست که ریشهٔ کلمه میتواند پسوندهای زیادی به خود بگیرد که ممکن است معنایش را عوض کنند؛ بنابراین یک کلمه یا یک لغت از واحدهای کوچک تری ساختهشدهاند.
در واقع زبانهای اسکیمویی صدها کلمه برای برف ندارند بلکه صدها شیوه برای توصیف آن دارند. نمونههای زیر جزو این موارد هستند:
- Qanuk: دانه برف
- Qanir: برف باریدن
- Qanunge: برف باریدن
- Qanugglir: برف باریدن
- Kanek: یخ زدن
- Kanevvluk: برف ریز و نرم
- Qanikcaq: برف روی زمین
- Muraneq: برف سنگین و نرم
- Nataryuk: برف تازه
- Pirta: کولاک
- Qengaruk: تودهٔ برف
- Kaner: یخ زدن
- Kanevcir: برف ریز و نرم آمدن (برف خوب)
- Natquik: برف بادآورد یا برف انباشت
- Nevluk: خردههای چسبان
- Nevlugte: برف یا خردههای چسبان
- Aniu: برف روی زمین
- Apun: برف روی زمین
- Qetrar: لایه یا قشر برف
- Qerretrar: لایه یا قشر برف
- Qanisqineq: برف شناور بر آب
- Utvak: برف تراشیده شده به شکل بلوک
- Navcaq: فروریختن برف
- Pirta: کولاک
- Pircir: کولاک شدن
- Pirtuk: کولاک یا بوران
- Pirrelvag: وقوع کولاک شدید یا شدید کولاک شدن
نظرات کاربران